خداحافظ شیشه شیر
روزهای ما به سرعت سپری می شوند و شما روزبروز بزرگتر و شیرین تر می شوید. امیر حسین دوباره دچار کمی لکنت زبان در کلمه چرا؟ شده است. خودم می دانم که توپ و تشرهای من و آقای پدر بی تاثیر نیست. برای همین تصمیم گرفته ایم که کمی این تهدیدها را کمتر بکنیم. هرچند که بسیار سخت است و شیطنت ها و حرف گوش نکردن های امیر حسین بی حد و مرز است. امیر علی چند روز پیش شخصا و در یک اقدام انتحاری شیشه شیر را ترک کرد و حالا با لیوان شیر می خوره، اما امیر حسین هیچ قدمی بر نمی داشت. مجبور شدم پستانک را قیچی بکنم. بالاخره دیشب با هزار وعده و وعید یک لیوان شیر با نی خورد. باز هم جای شکرش باقی بود. برای خوردن شیر با لیوان یک جایزه خوب باید بهشون می دادم. بهترین جایزه ...